1) ابتدا باید گفت جملۀ اصلی قابل‌نقد است اما خوب با مقداری اغماض می‌توان گفت قابل‌قبول است. اشکال در استفاده از جمله در مکان نادرست است و به‌قول معروف، سخن حقی که در راستای باطل استفاده شده است.
2) نمی‌دانم شاید صاحبان خرد، به بازار نمی‌روند یا اصلاً از رسانه استفاده نمی‌کنند! یا صاحبان خرد روحشان نیاز به تغذیه ندارد! اگر چنین است باید واقعا تأمل کرد که اینان صاحب خرد هستند یا اسم دیگری شایان ایشان است!؟ یا شاید لازم است بار دیگر به معنای خرد و اندیشه فکر کرد و اسمی دیگر برای اندیشۀ واقعی پیدا کرد.
3) جالب اینکه این آقایان، وقتی بحث پیشرفت و فرهنگ و… شود، بادی در سینه انداخته و قیافۀ فرهنگی و اندیشمند و متخصص در تکنولوژی و رسانه به خود گرفته و ادیان را به کهنه‌پرستی و دوری از تمدن و سینما و فرهنگ و جامعه معرفی می‌کنند. آیا این یک بام و دو هوا نیست؟!
4) جالب‌تر اینکه بیشترین حرص و طمع را در استفاده از سینما و تلویزیون و بازار برای تغییر فرهنگ جامعه، همین دین‌ستیزان دارند و با انواع فیلم و انیمیشن و مستند و طراحی مدل‌های لباس و… درصدد رسیدن به اهداف خویش هستند. غرب نیز – که آقایان همگی تقریباً همانند خدا، به پرستش و مدح و ثنایش مشغولند و مردمانش را بافرهنگ و متمدن معرفی می‌کنند – بیشترین سهم را در این زمینه‌ها دارد. ولی طبیعی است که مرغ همسایه، غاز است.
5) نکتۀ دیگر اینکه صرف یک جملۀ قلمبه و یک تصویر، دلیل بر هیچ‌چیز نیست. به زبان دیگر، فعلاً حج را کنار بگذاریم تا آقایان هم یکم از بار فشارشان کاسته شود و با فراغ بال بیشتر، از هوش سرشارشان استفاده کنند. حال بیایید جمله را بار دیگر بخوانیم و به رابطۀ منطقی میان جمله و بد بودن بازار و سینما فکر کنیم. در این جمله چه دلیل منطقی‌ای بر بد بودن بازار و سینما وجود دارد؟ یعنی آیا می‌توان با چنین جمله‌ای، بد بودن بازار و سینما را برای کسی اثبات کرد؟ جواب واضح است. اما نکتۀ بعد: بر فرض قبول کردیم این جمله اثبات کرد که سینما بد است. باز سؤال این است که این چه ربطی به بد بودن حج دارد؟ الزام این استدلال کجاست؟ آیا صرف تجمع در جایی، دال بر بد بودن است؟ یعنی اگر مردم جلوی کتابخانه تجمع کنند، می‌توان گفت کتابخانه هم بد است؟
6) اگر اندیشه نکردن بد است – که این ربطی به بازار یا سینما یا حج ندارد – چه‌بسا مغازه‌داری که در بازار بوده و کتاب می‌خواند و چه‌بسا شخصی که در کتابخانه نشسته و فقط وقتش را به بطالت می‌گذراند و چه‌بسا کسی که فقط جز خواندن کتاب‌های بی‌ارزش، اندیشه‌ای ندارد.
نظرات کاربران