برهان
0

یک تجربۀ دعوی -برهان غایت و تطبیق عملی آن-

بازدید 125

از جمله روش هایی که برای شروع گفتمانی دعوی و ایجاد سوال در ذهن بی دینان معاصر از آن استفاده می کنیم، تلفیقی است از برهان غایت « teleological argument» و داستان کیک عمه ماتیلدا است، که هردو موضوع را در مقالات و دروس صوتی گذشته توضیح داده‌ایم.

جرقه‌ی این نوشتار از خریدی در ماه مبارک رمضان شروع شد، برای خرید محصولی وارد مغازه‌ای شدم که جوان فروشنده در حال روزه خواری بود، خالکوبی دستش در شهر کوچکی که همه حداقل از روی چهره با یکدیگر آشنا هستند، بیشتر توجهم را جلب کرد و چون مرا ظاهرا قبلا نیز دیده بود از من بابت این قضیه عذرخواهی کرد، پس از تعارفات روزمره و ذکر اینکه روزه بودن یا نبودن شما تاثیری برای من نخواهد داشت، سعی کردم صرفا با کپی برداری از آنچه تاکنون در «برهان» با شما به اشتراک گذارده‌ام، کوشش به دعوت کنم و آنچه پیش روی شماست، خلاصه‌ای از همین روش ساده است.

در این نوشتار خلاصه‌ای تلفیقی از برهان غایت و داستان عمه ماتیلدا نوشته دکتر جان لینوکس را بیان داشته و پیشنهاد میکنم که بدایتاً به صورت پرسش و پاسخ ذهنی و سپس عملی آن را به کار گیرید.

من: تصور کن گربه ای به سرعت در حال دویدن است! چرا می‌دود؟

پاسخ: یا گرسنه است یا چیزی او را تعقیب می‌کند.

من: آفرین، حالا بگو ماهی قرمز فرزندم هرچند لحظه یک بار به سمت آب می آید، چرا می‌آید؟

پاسخ: نمی دانم اما بی دلیل نیست.

من: به نظر شما مورچه ای که از سطحی بالا می‌رود، چرا می‌رود؟

پاسخ: احتمالا بوی غذا به مشامش خورده.

من: هدف من پاسخ به این سوالات یا میلیون‌ها چرای دیگری که در جهان هستی وجود دارد نیست، بیا تا مثال را عوض کنیم.

دانشمندان چند موش آزمایشگاهی را درون قفسی قرار می‌دهند و شبانه روز با دوربین های مداربسته رفتار آنها و تعامل شان با محیط مصنوعی اطراف‌شان را زیر نظر دارند، چرا؟

پاسخ: چون هیچ موجودی کار بیهوده نمی‌کند؟

من: آفرین، ساده‌ترین جواب این است که:

هیچ موجودی اعم از گیاهان یا انواع مختلف گونه‌های جانوری نیز هیچ کاری را بیهوده انجام نمی دهند، آیا شما خدا را قبول دارید؟

(نکته: عمدۀ جامعۀ ما خدا را قبول دارند، یعنی حداقل این است که خداباورند و متاسفانه در قسمت دین و اعتقادات دینی به انحراف رفته‌اند، یا اینکه خدا را موجود ولی نامهم می دانند، پس ما زحمت چندانی برای اثبات وجود خدا نخواهیم داشت و صرفا باید بر اثبات صفات پروردگار و پس از آن براهینی در نیاز به دین و صحت دین اسلام ارائه دهیم).

من: سوال دیگری از شما بزرگوار دارم، اگر هر موجودی هرچند ضعیف یا بی‌ارزش هیچ کاری را بدون دلیل انجام نمی‌دهد و این برای ما بدیهی است و ما به دنبال چرایی آن رفتارهاییم، خداوند متعال از باب اولی دلیلی برای خلقت ما دارد، آن دلیل چیست؟

پاسخ: جالب (اینجا با سوال بدون پاسخ و کنجکاوانه ای روبرو شد، دست از جمع و تفریق کشید و به من خیره شد).

من: شما وقتی خودرویی درجه یک یا موبایلی خوش ساخت می بینید، بدیهی ترین نتیجه گیری شما چیست؟

اینکه سازنده‌ای حکیم، متخصص و آگاه دارد که می داند چگونه بسازد و هر قطعه را در کجا قرار دهد و از جای گذاری هر قطعه هدفی داشته است.

حال هدف پروردگار از آفریدن جهانی بدین زیبایی و نظم چیست؟

آیا بیهوده چنین کرده؟ ظلم و قتل و بی‌دادگری ها به کجا خواهد رفت؟ اگر هیچ خواهد بود، پس سود با کسانی است که ظلم می‌کنند، اگر هم فرعون و هم بنی اسرائیل تمام شدند، سود با فرعونی است که دنیای خویش را آباد کرد.

تا اینجا که رسیدم، دیگر جوابی برای ارائه نمانده بود، منم فرصت را غنیمت شمرده و در این کسادی بازار و نبود مشتری گفتم: اجازه هست ادامه دهم؟

گفت: بفرما

من: پس چرا خدا ما را خلق کرده؟

پاسخ: لذت بردن و هپینس!

(‌این پاسخ را در چند جای دیگر نیز شنیده ام و به نظر من فضای حاکم بر رسانه های ارتباط جمعی مانند اینستاگرام چنین تاثیری گذارده‌).

من: شما الان لذت می برید؟

پاسخ: نه.

من: پس هدف این نبوده، چون اتفاق نیفتاده.

بگذار با مثالی هدف از خلقت را شناسایی کنیم.

(اینجا قسمتی دیگر از آنچه در کانال برهان بیان داشته بودم را به بوته آزمایش گذاشتم و کاربردش را صحت سنجی کردم، داستان دوست داشتنی “کیک عمه ماتیلدا” را می توانید در جزوه جایگاه و قلمرو علم تجربی ۲ صفحه ۶ ببینید).

عمه ماتیلدا کیکی پخته و از بهترین دانشمندان علم تجربی برای صرف کیک دعوت کرده، دکتر تغذیه میزان کالری را تشخیص می دهد، متخصص بیوشیمی میزان کالری و پروتئین، فیزیکدان و شیمی‌دان نیز به نوبه خود در حیطه تخصص شان می‌توانند ارزیابی‌های مختلفی از کیک داشته باشند.

حال همه دانشمندان تحلیل های علمی شان را مطابق با اصطلاحات جدید علمی ارائه داده‌اند، آیا می‌توانیم مدعی شویم که همه چیز تفسیر شده؟ خیر! چرا؟

چون سوال اساسی هنوز باقی است!

عمه چرا ما را دعوت نموده؟

(علت اینکه من ادامه می دادم و گفتگو از حالت دوطرفه و روش پرسش و پاسخ سقراطی خارج شد این است که او به من خیره شده و مدام با سرش تایید می‌کرد).

من: تنها عمه ماتیلدا جواب را می داند و هر پاسخ دیگری و پاسخ هر شخص دیگری صرفا حدس و گمانی بی‌ارزش است.

بی‌شک او از پختنش هدفی داشته و این همان نقطه کور ماجراست.

آیا دانشمندان اشتباه کرده‌اند؟ خیر! اما پاسخ به این سوال از حیطه درک علم خارج است.

علم می تواند چگونه را بشناسد، اما چرا را خیر.

“ چرا ما دعوت شده ایم؟ “ در بخشی از منابع معلوماتی قرار دارد که علم تجربی نخواهد توانست برای آن پاسخی بیابد.

پس تنها راه ما، پرسش از عمه ماتیلدا است و اگر او پاسخ ندهد، هیچ پاسخ معقول دیگری وجود نخواهد داشت.

حال دوباره می پرسم، چرا ما را خلق کرده؟ از ما چه خواسته شده؟ از کجا آمده‌ایم؟ به کجا خواهیم رفت؟ جواب این سوالات را تنها پروردگار می‌داند و برای پاسخ باید به دین تحریف نشدۀ بدون تناقضی مراجعه کرد که پاسخ را از زبان خالق به ما می‌دهد.

تا اینجا گفتم و از آنجایی که “توقف بی جای بیشتر ازاین مانع کسب” است، بیش از این توضیح ندادم، گفت باز هم تشریف بیاورید و من به این فکر می کردم که بار بعد معیارهای خیر و شر و خوبی و بدی او را با استفاده از “برهان اخلاقیی” که پیشتر در برهان تدریسش کرده‌ام به چالش بکشم.

در پایان، من از دقت و توجهش به موضوع و او از توضیحات جدیدی که تابحال نشنیده بود و برایش جالب بود، تشکر کرد و از یکدیگر جدا شدیم.

• نویسنده: ایوب انصاری

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین‌آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد، تأیید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبۀ تبلیغاتی داشته باشد، تأیید نخواهد شد.
  •  چنانچه از لینک سایر وب‌سایت‌ها یا وب‌سایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید، تأیید نخواهد شد.
  •  چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل یا آیدی تلگرام استفاده کرده باشید، تأیید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی‌ارتباط با موضوع مطرح شود، تأیید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *