در شبکه های اجتماعی گاهاً با انسانهایی رو به رو میشویم که آشکارا اسلام را ترک کرده اند و ما معمولا آنها را جز از طریق فضای مجازی و ادعاهای خودشان نمیشناسیم، ممکن است افراد معروفی باشند و یاحتی ممکن است که قبل از ترکِ اسلام افراد متدینی بوده باشند یا حتی توجهی به علوم شرعی نیز داشته باشند و سپس خروج از اسلام را اعلان کردهاند.
در اینجا سوالی برای ذهن هر شخصی که این اخبار را در حالی که شگفت زده ایجاد میشود: برای چه؟ به چه دلیل؟
دلیل آن در کتاب الله ظاهر و روشن است: (فَلَمَّا زَاغُوٓاْ أَزَاغَ ٱللَّهُ قُلُوبَهُمۡ : پس چون آنها [از حق] منحرف شدند، الله دلهای شان را منحرف ساخت).
خداوند، حکیم، عادل و رحیم است و محال است کسی بی هیچ دلیل و سببی اسلام را رها کند بلکه حتما وجود مشکلاتِ شناختی یا هواهای نفسانی موجب این گمراهی شده است؛ ممکن است تکبر یا ریا یا رویگردانی از حق یا هتک حرمتی و یاحتی اطلاعات غلطی وجود داشته است و اینها عِلَلیست که بر مردم پوشیده میماند اما نفسِ انسان بر خودش پوشیده نیست و او به خوبی بر خویشتن آگاه است اگرچه برای دفاع از خود عذرهایی بیاورد.
شخص می آید و شبهات زیادی از اصول یا احکام یا نصوص اسلام مطرح میکند و این شبهات را سبب اصلی در رها کردن اسلام میداند. اما درواقع این شبهات برای او تازگی ندارد و او از قبل با این شبهات اشنایی داشته و شاید تحقیقی نیز در رد آن شبهات نوشته باشد و با شبههافکن نیز مجادله کرده و او را مورد تمسخر قرار داده باشد! پس چه چیزی موجب شد تا این شبهات دلیلی برای رهایی از اسلام شود؟!
دلیل آن لغزش و انحراف قلب است که این انسان بیچاره را خار و ذلیل کرده. ثبات و پایداری بر دین به حفظ معلومات یا هوش ذهنیی که به انسان تضمین میدهد تغییر نخواهد کرد، استوار نمیشود، بلکه ثبات و پایداری بر دین با یقین و پاکی نفس و تواضع و فروتنی و بندگی خداوند استوار میشود و این معانی جز با توفیق و هدایت از جانب خداوند امکان پذیر نخواهد بود.
هنگامی که این آیه از قرآن کریم را میخوانی، خطرناک بودن این بیماری های قلبی را درمیابی: (سَأَصۡرِفُ عَنۡ ءَايَٰتِيَ ٱلَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّ: بزودی کسانی را که به ناحق در روی زمین تکبر میورزند، از آیات خود بازمیدارم) پس تکبر که بر ذات برخی چیره گشته، سببی برای انحراف قلب از حق میباشد و در بیان انحراف و دوری از هدایت دیگران نیز تأمل کن، تا به الله پناه بریم.
زیرکی و فهم و حاضرجوابی و قدرت مجادله و مهارت قانع کردن و غیره ضامنی برای بقاء و ثبات بر اسلام و یا حتی رسیدن به حق نیست. پس مسأله کفر و ایمان، مرتبط به زیرکی و حماقت نیست بلکه موضوع اصلی عبادت یا تکبر ورزیدن، فروتنی یا رویگردانی، عقل یا هواهای نفسانی و پاکی یا نجس بودن است. پس هرگز زیرکی و استدلال خوب هنگامی که هواهای نفسانی و شهوات و بیماری ها و تکبر در آن حضور داشته باشند، نفعی نخواهد رساند.
اگر خبری مربوط به کسی که اسلام را رها کرده است خواندی، بگو سپاس و ستایش مخصوص پروردگاری است که تو را از آنچه که این بیچاره به آن مبتلا شده حفظ کرده است، زیرا هیچ مصیبتی بدتر از ترک اسلام بعد از آنکه مسلمان بوده نیست و جز به خویشتن ضرر نخواهد رساند: (فَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ فَلِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيۡهَا: پس هر کس که هدایت شود به سود خود اوست، و هر کسکه گمراه شود، تنها به زیان خودش خواهد بود).
در وهلهی اول، به چیزی جز خودت توجه نکن، دو دستت را شاکرانه به سوی پروردگار برای هدایتی که به تو ارزانی داشته بلند کن و از او ثبات بر آن را بخواه و از خودت در مقابل باران شهوات و شبهات مراقبت کن و بر توان و قدرتت تکیه مکن، برای اینکه خدا تو را هدایت کرده شکرگزارش باش و مصرّانه هدایت بیشتر را از او طلب کن و بعد از آن به خودت با این آیه بشارت بده: (وَٱلَّذِينَ جَٰهَدُواْ فِينَا لَنَهۡدِيَنَّهُمۡ سُبُلَنَاۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَمَعَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ: و کسانیکه در راه ما کوشش و جهاد کنند؛ قطعاً به راههای خویش هدایت شان میکنیم، و یقیناً الله با نیکوکاران است).
نویسنده: دکتر فهد العجلان
ترجمه: واحد ترجمه برهان
نظرات کاربران