برهان
0

مدیریت زمان و ترتیب زندگی بر اساس اصول اسلام

بازدید 53

زمان اهمیت زیادی دارد و برای انسانی که در زمین زندگی می‌کند و در مسیر اصلاح گام برمی‌دارد، فواید فراوانی به همراه دارد. اسلام بر مدیریت و سازماندهی زمان و عدم بی‌توجهی به آن تأکید کرده است. بر اساس راهنمایی‌های اسلامی، مسلمانان با افتخار پرچم‌های عظمت، شکوفایی و پیشرفت فرهنگی را برافراشته‌اند، آن‌ها به اهمیت بهره‌برداری از زمان، مدیریت آن و سازماندهی صحیح آن به سبب تربیت دینیشان پی برده‌اند.

چه فوایدی از مدیریت و سازماندهی زمان به ما بازمیگردد؟

می‌توانیم مهم‌ترین این فواید را در سازماندهی اداری زمان به شرح زیر خلاصه کنیم:

  1. احساس بهبود کلی در زندگی‌.
  2. توانایی در توسعه فردی.
  3. دستیابی به اهداف و آرزوهای شخصی‌.
  4. بهبود کلی بهره‌وری.
  5. کاهش فشارها، چه در کار و چه در فشارهای مختلف زندگی.
  6. استفاده از نقاط قوت و توانایی‌ها قبل از اینکه دیر شود.
  7. در سازماندهی خوب، پاسخ به راهنمایی‌های اسلامی بزرگ برای ترتیب دادن امور زندگی .

پس معنی اینکه زمانم را مدیریت و سازماندهی کنم چیست؟

 بدان معناست که انسان مسلمان دین و مقاصد خود را درک کند و اولویت‌های توجه اسلامی به زندگی را بشناسد و با مهم‌ترین و پایه ای ترین مسائل زندگیش شروع کند. بزرگ‌ترین راه برای سرمایه‌گذاری بهتر در طول عمر، یادگیری و طلب حق است تا جایی که طالب علم تا زمان بازگشتش در جهاد می باشد: “هر کس در طلب علم برود، در راه خداوند است تا بازگردد.”

مهمترین سرمایه‌گذاری در طول عمر رسانیدن نفع به مردم و آموزش خیر و نیکی به آن‌هاست که از بزرگ‌ترین چیزهایی است که رضایت خداوند عزوجل را به همراه دارد. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌فرماید: “همانا خداوند و فرشتگانش و اهل آسمان‌ها و زمین، حتی مورچه در لانه‌اش و حتی ماهی‌ها بر آموزگاران نیکی به مردم، درود می‌فرستند.” و حسن می‌گوید: “ساعات عمر آدمی در روز قیامت به او نشان داده می‌شود، پس هر ساعتی که در آن خیر انجام نداده باشد، نفسش بر آن حسرت می‌خورد.”

از اولویت‌های زیبا و اسلامی در سرمایه‌گذاری زمان (گفتن حق) و یاری رساندن به مظلومان است، زمانی که در چنین امری سرمایه‌گذاری می‌شود، لُبّ دین درک می‌گردد و این یکی از بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاری‌ها در طول عمر است. به سخن رسول الله -صلى الله عليه وسلم- گوش دهید: “إنَّ مِنْ أَعْظَمِ الْجِهَادِ كَلِمَةَ عَدْلٍ عِنْدَ سُلْطَانٍ جَائِرٍ”: «از بزرگ‌ترین جهاد، گفتن سخن عدل نزد فرمانروای سرکش است».

سرمایه‌گذاری زمانی باید به گونه‌ای باشد که خیر را برای خود، مسلمانان و تمام مردم به ارمغان آورد، که این امر به اولویت و اهمیت آن بستگی دارد. اما مسلمان نباید وقت خود را در هیچ چیز غیر مفیدی هدر دهد، این همان چیزی است که عبدالله بن مسعود -رضی الله عنه- گفت:

«من از مردی که او را بی‌کار ببینم، متنفرم؛ نه در کاری از کارهای دنیا و نه در کاری از کارهای آخرت».

آیا اسلام به نظم زندگی مسلمان توجه کرده است؟

اسلام به مدیریت زندگی به شدت اهمیت داده است، به سخن رسول اسلام -صلى الله عليه وسلم- توجه کنید: “پاهای بنده در روز قیامت حرکت نخواهد کرد تا از چهار چیز سؤال شود: از عمرش که در چه چیزی گذرانده است؟ از جوانی‌اش که در چه چیزی صرف کرده است؟ از مالش که از کجا به دست آورده و در چه چیزی خرج کرده است؟ و از علمش که در آن چه کرده است؟”.

آیا مسلمان بدون سرمایه گذاری برای عمرش، میتواند در زندگی دنیا و آخرت موفق گردد؟!

البته که نه، و به همین دلیل بود که گزارش حکیمانه الهی چنین است: (قُلْ إِنَّ صَلاَتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ) بگو نماز و عبادات و مرگ م زندگیم برای الله متعال است و از آنجا که همه چیز برای خداست، بر شما واجب است که زندگی‌تان را سازماندهی کنید تا در راه رضایت او گام بردارید. به همین دلیل حسن بصری -رحمه الله- می‌گوید: “من مردمانی را دیده ام که مواظبت یکی از آنها بر عمرشان دقیقتر از مدیریتشان بر درهم و دینارشان بود”.

به همین دلیل ابوشیخه می‌گوید: “کسانی که به زمان با دقت نگاه می‌کنند، کسانی هستند که در زندگی شخصی و حرفه‌ای خود دستاوردهای زیادی به دست می آورند و آنها می‌دانند که زمان برای تحقق هر آنچه می‌خواهند کم است و برعکس، فردی که به دستاوردها چندان توجهی ندارد، زمان را به عنوان چیزی کم ارزش می‌بیند”.

اهمیت زمان در قرآن کریم 

قرآن کریم برای زمان اهمیت عظیمی قائل شده است که می‌توان آن را از طریق نکات زیر مشاهده کرد:

  • زمان از پایه‌ای ترین نعمت‌هاست. خداوند عزَّ وجلَّ در بیان نعمت‌های بزرگ خود بر انسان می‌فرماید: (وَسَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَيْنِ وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ * وَآتَاكُمْ مِنْ كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ الإِنْسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ) «و خورشید و ماه را که پیوسته [در مدارِ خود] در حرکتند و [همچنین] شب و روز را به خدمتتان گماشت.»، پس خداوند در میان نعمت‌های بزرگ خود به نعمت شب و روز اشاره کرده است، که همان زمان است که درباره‌اش صحبت می‌کنیم و در آن صحبت می‌شود و این جهان بزرگ از آغاز تا پایانش در آن می‌گذرد. 
  • قسم به زمان، در قرآن کریم به عظمت زمان اشاره شده است، زیرا خداوند در موارد زیادی از کتاب عزیزش به آن قسم خورده است، از جمله فرمایش او عزَّ وجلَّ: (وَالْعَصْرِ * إِنَّ الإنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ)« به نام الله بخشندۀ مهربان سوگند به عصر»، و همچنین: (وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَى * وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى)« به نام الله بخشندۀ مهربان سوگند به خورشید و روشنیِ آن [به هنگام بامداد]، و سوگند به ماه، هنگامی که بعد از آن [= خورشید] در‌آید»، و: (وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ * وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ)« و [سوگند به] شب، هنگامی ‌که پشت کند. و به صبح، هنگامی ‌که روشن شود.»، و: (وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ * وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ)« و سوگند به شب، هنگامی ‌که [از تاریکی‌اش کاسته شود و] پشت کند؛ و سوگند به صبح، هنگامی که بدمد»، و: (وَالْفَجْرِ * وَلَيَالٍ عَشْرٍ)« به نام الله بخشندۀ مهربان سوگند به سپيده‌دم [صبحگاهان] و به شب‌های دهگانه [آغاز ذی‌حجه]»، و: (وَالضُّحَى * وَاللَّيْلِ إِذَا سَجَى)« به نام الله بخشندۀ مهربان سوگند به آغاز روز، و سوگند به شب، هنگامی‌ که آرام گیرد»، و: (فَلاَ أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ * وَاللَّيْلِ وَمَا وَسَقَ)« به شفق سوگند می‌خورم، و سوگند به شب و آنچه را فرو می‌پوشد». 

فخر رازی در تفسیر این آیه می‌گوید: (وَالْعَصْرِ * إِنَّ الإنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ)« به نام الله بخشندۀ مهربان سوگند به عصر»). “زمان از جمله ی اصول نعمت‌ها هستند؛ بنابراین خداوند به آن قسم خورده است، چون زمان و مکان از شریف‌ترین مخلوقات نزد خدا هستند، قسم به عصر قسمی به شریف‌ترین قسمت های ملک خدا و ملکوت اوست.” و شیخ یوسف القرضاوی می‌گوید: “از آنچه مفسران می‌دانند و حس کلی مسلمانان است، این است که اگر خداوند به چیزی از مخلوقاتش قسم بخورد، برای جلب توجه آنها به آن است و آنها را به منافع و آثار بزرگ آن آگاه می‌سازد.”

  • ارتباط زمان با هدف آفرینش. خداوند متعال می‌فرماید: (وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ)« و جن و انس را فقط برای این آفریده‌ام که مرا عبادت كنند [و از بندگىِ دیگران سر باز زنند].». یعنی “جز این نیست که آنها به عبادت من، خواه اختیاری و خواه از سر اجبار، اقرار کنند.” و همچنین می‌فرماید: (وَهُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلاَئِفَ الأَرْضِ)« و اوست که شما را جانشین [پیشینیان در] زمین قرار داد». یعنی “شما را قرار داده است که زمین را نسل به نسل و قرن به قرن و از سلف به خلف آباد کنید.”
  • شتاب در کارهای نیک. از جمله چیزهایی که خداوند عزَّ وجلَّ مسلمانان را به آن دعوت کرده، غنیمت شمردن زمان و شتاب در کارهای نیک است، چنان‌که در کتاب عزیزش می‌فرماید: (وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ)« و به سوی آمرزش پروردگارتان بشتابید»، و همچنین می‌فرماید: (وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ)« هر [امتی] جهتی دارد که [هنگام نماز] به آن رو می‌کند؛ پس [شما ای مؤمنان] در نیکی‌ها [بر یکدیگر] سبقت بگیرید».

اهمیت زمان در سنت نبوّی شریف

ما این اهمیت را از موارد زیر مشاهده می‌کنیم:

اولاً: زمان نعمتی بزرگ است. رسول الله -صلى الله عليه وسلم- فرمودند: “دو نعمت است که بسیاری از مردم در آن ضررکرده‌اند: سلامت و فراغت”، و معنای سخن ایشان این است که: “بسیاری از مردم در این دو نعمت متضرر میشوند؛ زیرا ممکن است انسان سالم باشد اما به دلیل مشغله‌های معیشتی نتواند فراغت داشته باشد و ممکن است بی‌نیاز باشد اما سالم نباشد. اگر هر دو با هم جمع شوند و کسالت بر او غلبه کند، او ضرر کرده است”.

ثانیاً: زمان مسئولیتی بزرگ است. در حدیثی از پیامبر -صلى الله عليه وسلم- آمده است که فرمودند: “پاهای بنده در روز قیامت حرکت نخواهد کرد تا از چهار چیز سؤال شود: از عمرش که در چه چیزی گذرانده، از جوانی‌اش که در چه چیزی صرف کرده، از مالش که از کجا به دست آورده و در چه چیزی خرج کرده، و از علمش که در آن چه کرده است”.

ثالثاً: اهمیت زمان در زندگی روزمره پیامبر -صلى الله عليه وسلم-.

علی بن ابی‌طالب -رضی الله عنه- حال پیامبر -صلى الله عليه وسلم- را این‌گونه توصیف می‌کند که: “وقتی به خانه‌اش می‌رفت، ورودش را به سه قسمت تقسیم می‌کرد؛ یک قسمت برای خدا، یک قسمت برای خانواده‌اش و یک قسمت برای خودش، سپس قسمت خود را بین خود و مردم تقسیم می‌کرد”. همچنین از ام المؤمنین عایشه -رضی الله عنها- نقل شده است که پیامبر -صلى الله عليه وسلم- شب‌ها به قدری نماز می‌خواند که پاهایش متورم می‌شد، عایشه گفت: چرا این کار را می‌کنی ای رسول الله، در حالی که خداوند گناهان گذشته و آینده‌ات را بخشیده است؟ فرمود: “آیا دوست ندارم بنده‌ای شکرگزار باشم؟”.

رابعاً: تشویق به بهره‌برداری از زمان و هشدار از هدر دادن آن. از جمله سخن رسول الله -صلى الله عليه وسلم- به مردی که او را نصیحت می‌کرد: “پنج چیز را قبل از پنج چیز غنیمت بشمار: جوانی‌ات را قبل از پیری، سلامتی‌ات را قبل از بیماری، بی‌نیازی‌ات را قبل از فقر، فراغت‌ات را قبل از مشغله و زندگی‌ات را قبل از مرگ”. و می‌فرماید: “به سرعت به انجام کارها بشتابید، آیا جز فقر فراموش‌کننده، یا ثروت طغیان گر، یا بیماری عاجز کننده، یا پیری نابودکننده، یا مرگی حتمی، یا دجالی که شرّی غایب است و انتظار آمدنش می‌رود، یا قیامت انتظار چیز دیگری را می‌کشید؟ پس قیامت، سخت‌تر و تلخ‌تر است”.

مثال عملی برای مدیریت زمان به شیوهای که اسلام میخواهد 

این موضوع در سوره یوسف علیه‌السلام آمده است، در آیه‌ای که خداوند می‌فرماید: (وَقالَ الْمَلِکُ إِنِّي أَرَىٰ سَبْعَ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعَ سُنبُلَاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ ۖ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي رُؤْيَايَ إِن كُنتُمْ لِلرُّؤْيَا تَعْبُرُونَ * قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ ۖ وَمَا نَحْنُ بِتَأْوِيلِ الْأَحْلَامِ بِعَالِمِينَ * وَقَالَ الَّذِي نَجَا مِنْهُمَا وَادَّكَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ أَنَا أُنَبِّئُكُم بِتَأْوِيلِهِ فَأَرْسِلُونِ * يُوسُفُ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ أَفْتِنَا فِي سَبْعِ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعِ سُنبُلَاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ لَّعَلِّي أَرْجِعُ إِلَى النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَعْلَمُونَ * قَالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِينَ دَأَبًا فَمَا حَصَدتُّمْ فَذَرُوهُ فِي سُنبُلِهِ إِلَّا قَلِيلًا مِّمَّا تَأْكُلُونَ * ثُمَّ يَأْتِي مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ سَبْعٌ شِدَادٌ يَأْكُلْنَ مَا قَدَّمْتُمْ لَهُنَّ إِلَّا قَلِيلًا مِّمَّا تُحْصِنُونَ * ثُمَّ يَأْتِي مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ عَامٌ فِيهِ يُغَاثُ النَّاسُ وَفِيهِ يَعْصِرُونَ)« و [روزی] پادشاه گفت: «من [در خواب] دیدم که هفت گاو چاق را هفت [گاو] لاغر می‌خورند؛ و هفت خوشۀ سبز و [هفت خوشۀ] دیگر را خشک [دیدم]. ای بزرگان، اگر تعبیر خواب می‌کنید، در[بارۀ] خوابم نظر دهید». آنان گفتند: «[اینها] خواب‌هایی پریشان است و ما به تعبیر این [گونه] خواب‌ها دانا نیستیم». و یکی از آن دو [زندانی] که نجات یافته بود، پس از مدت‌ها [یوسف] را به یاد آورد [و] گفت: «مرا به [زندان‌] بفرستید تا دربارۀ تعبیر آن [خواب] به شما خبر دهم». [او به زندان رفت و گفت:] «یوسف، ای [مرد] راستگو، در[بارۀ این خواب که] هفت گاو چاق را هفت گاو [لاغر] می‌خورند و هفت خوشۀ سبز و [هفت خوشۀ‌] خشکیدۀ دیگر، برایمان نظر بده [و آن را تعبیر كن] تا نزد مردم برگردم؛ شاید آنها [تعبیر این خواب و توانایی‌های تو را‌] بدانند. [یوسف] گفت: «هفت سال پیاپی [با جدیّت] کشاورزی کنید و آنچه را که درو می‌کنید ـ جز اندکی که می‌خورید ـ با خوشه‌اش [کنار] بگذارید. سپس بعد از آن [دورانِ رونق]، هفت [سال قحطیِ] سخت می‌آید که آنچه را برای آن سال‌ها [کنار] گذاشته‌اید می‌خورید، جز اندکی که آن را [برای بذر] ذخیره می‌کنید.». 

این آیات نشان می‌دهد که یوسف علیه‌السلام برنامه‌ای برای سال‌های آینده ترسیم کرده است و اینکه برنامه‌ریزی با توکل منافاتی ندارد، بلکه از باب اتخاذ اسباب است. همچنین آیات کریمه به اولین موازنه برنامه‌ریزی شده بر اساس اصول علمی اشاره دارد که در آن یوسف علیه‌السلام بین تولید گندم از یک سو و ذخیره‌سازی و مصرف آن در مصر فرعونی در طول سال‌های قحط و سال‌های فراوانی از سوی دیگر موازنه کرده است. ارکان این موازنه در موارد زیر مشخص می‌شود:

  • توازن بین تولیدات کشاورزی و مصرف، با هدف عبور از سال‌های قحط و خشکسالی.
  • در نظر گرفتن عنصر زمان به وضوح از طریق تعداد سال‌های قحط و سال‌های رونق مشخص بود؛ جایی که دو برنامه هفت‌ساله برای کشور تهیه شد.
  • این توازن به عنوان یک برنامه بلندمدت به مدت چهارده سال عمل کرد.
  • استفاده از توازن به عنوان ابزاری نظارتی برای اطمینان از اجرای دقیق برنامه.
  • این یک برنامه زمانی بود که یوسف علیه‌السلام به الهام از خداوند متعال برای صرفه‌جویی در زمان در سال‌های رونق طراحی کرد؛ به طوری که تولید را به شیوه‌ای علمی دو برابر کند تا از آن در سال‌های خشکسالی بهره‌برداری شود.

یکی از پژوهشگران برنامه‌ریزی را از منظر اسلامی این‌گونه تعریف کرده است: “روش کار جمعی که به دنبال علل برای مواجهه با پیش‌بینی‌های آینده است و بر اساس یک روش فکری عقیدتی که به قضا و قدر ایمان دارد و بر خدا توکل می‌کند و در پی تحقق هدف شرعی یعنی عبادت خدا و آبادانی جهان است.” در حالی که دیگری آن را این‌گونه تعریف کرده است: “تفکر و تدبر به صورت فردی یا جمعی در انجام یک کار آینده مشروع، با ارتباط آن با مشیت خداوند، سپس تلاش برای تحقق آن با تمام توکل و ایمان به غیب در آنچه خداوند مقدر کرده است.”

این برنامه نجات‌بخش کشور نمی‌توانست ثمرات خود را بدون کار و تلاش و جدیت یوسف علیه‌السلام به بار آورد، او که گفت: (اجْعَلْنِي عَلَى خَزَائِنِ الأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ). در اینجا می‌بینیم که یوسف علیه‌السلام خود را برای منصبی که معادل وزیر مالیه یا تأمین در عصر ماست، نامزد می‌کند، که این منصب به اعداد و آمار و پول و برنامه‌ریزی و ذخیره‌سازی و توزیع مربوط می‌شود و تمام این وظایف نیاز به علم و حفظ دارد، که این دو صفتی هستند که یوسف در ارائه صلاحیت‌های خود برای درخواست نامزدی برای این شغل به آن‌ها اشاره کرده است.

جنبهای از بهرهبرداری عملی از مدیریت صحیح زمان در زندگی پیامبر صلیاللهعليهوآلهوسلم 

پیامبر صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مفهوم مدیریت صحیح زمان و سازماندهی آن را به خوبی درک کرده بود، زیرا حتی در خواب شریف خود نیز منظم بود. به آنچه از عبد الله بن عمرو بن عاص، رضی‌الله‌عنهما، نقل شده توجه کنید که رسول‌الله صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «محبوب‌ترین نمازها نزد خداوند، نماز داوود است و محبوب‌ترین روزه‌ها، روزه داوود است. او نیمی از شب را می‌خوابید و یک‌سوم شب را بیدار می‌ماند و یک ششم دیگر شب را می‌خوابید و روزی روزه میگرفت و روزی را روزه نمی‌گرفت.» متفق‌عليه.

اگر فرض کنیم که فاصله بین نماز عشاء تا نماز صبح چنین باشد:

۸ ساعت در فصل تابستان: او نیمه اول شب (۴ ساعت) می‌خوابید و یک‌سوم آن (تقریباً ۲ ساعت و ۴۰ دقیقه) عبادت می‌کرد و سپس یک ششم دیگر را می‌خوابید (۱ ساعت و یک‌سوم).

۱۰ ساعت در فصل زمستان: او نیمه اول شب (۵ ساعت) می‌خوابید و یک‌سوم آن (۳ ساعت و یک‌سوم) را عبادت می‌کرد و سپس یک ششم دیگر را می‌خوابید (تقریباً ۱ ساعت و ۴۰ دقیقه).

بنابراین مجموع خواب انسان می‌شود: هشت ساعت در فصل تابستان و ده ساعت در فصل زمستان.

اگر در نظر بگیریم که انسان به قیام شب و بهره‌برداری از یک‌سوم آخر شب اهمیت می‌دهد، در این صورت میانگین خواب او:

– (۵-۶) ساعت در فصل تابستان.

– (۷-۸) ساعت در فصل زمستان.

پس به خواب شریف او صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نگاه کنید و چگونگی بهره‌برداری‌اش از آن در عبادت خدا را تأمل کنید و به پاسخ او به قول خداوند عز وجل توجه کنید: (یا أیها المزمل * قم اللیل الا قلیلا * نصفه او انقص منه قلیلا * او زد علیه و رتل القرآن ترتیلا) «ای جامه‌به‌خودپیچیده،شب را ـ جز اندکی‌ـ به پا خیز [و عبادت کن]. نیمه‌ای از آن را، یا اندکی از آن کم کن. یا اندکی بر [نصف] آن بیفزای، و قرآن را با ترتیل [و تأمل] بخوان».

و نگاه کن چگونه خداوند پیامبرش -صلى الله عليه وسلم- و برخی از صحابه‌اش را در استفاده از بخشی از زمانی که برخی از مردم ممکن است در خوابِ بیش از حد نیاز، هدر دهند، مدح کرده است: (إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ)« [ای پیامبر،] یقیناً پروردگارت می‌داند که تو و گروهی از کسانی که با تو هستند، نزدیک دو سوم شب و [یا] نصف [یا] یک‌سومِ آن را به [نماز] برمی‌خیزید».

مثال دیگری که نشان‌دهنده اهمیت سرمایه‌گذاری زمانی در زندگی مسلمانان برای نفع رساندن به مردم و رساندن خیر به آنها است در دعوت پیامبر و جهادش میباشد، چقدر زمان درگیری‌های او و سریه‌هایش -صلى الله عليه وسلم- طول کشید؟

نخست: غزوات تحت رهبری پیامبر بوده و تعداد آنها ۲۸ غزوه است. در نه غزوه فقط جنگ صورت گرفت و ۱۹ غزوه بدون جنگ به اهداف خود رسیدند. پیامبرمان محمد در مجموع هفت سال بعد از هجرت را در غزواتش گذراند، اولین غزوه «ودّان» بود و آخرین آنها «تبوک»؛ غزوه اول در سال دوم هجرت و غزوه آخر در سال نهم هجرت بود.

دوم: سریه‌ها تحت رهبری صحابه بود و تعداد آنها ۴۷ سریه است. این سریه‌ها نُه سال به طول انجامید و تعداد فرماندهانش ۳۷ نفر بودند که برخی یک سریه و برخی دیگر چند سریه را رهبری کردند.

وقت انسان در دو چیز هدر میرود

اول: هر تصمیم و عملکردی که برای وقت فرد نامناسب باشد، هدر دهنده وقت است. مدیر وقتی وقت خود را صرف کارهای کم اهمیت می‌کند، وقتش را هدر می‌دهد، در حالی که باید آن را بر روی کارهای مهم‌تر صرف کند. اهمیت در اینجا بر اساس میزان تحقق فعالیت‌های مدیر به اهدافش سنجیده می‌شود.

دوم: با اینکه می‌توان برای تمام هدر دهنده‌های وقت توجیهی پیدا کرد، اما بدون شک می‌توان همه آن‌ها را نیز بهینه کرد و حتی با فعالیت‌های تولیدی جایگزین کرد؛ بنابراین فرد همچنان مسئول آن‌هاست و راه حل در دستان اوست. مدیریت زمان کلیدش مدیریت خود است و عدم درک واقعیت‌ها به معنای عدم وجود آن‌ها نیست. بنابراین، سوء مدیریت، زمان مدیر را غیر مؤثر می‌سازد.

خداوند میفرماید: بر الانسان علی نفسه بصیره یعنی هر چقدر نیز عذر بیاوریم و بهانه تراشی کنیم خود بهتر میدانیم که این ضربات از کجاست و خلل کجا پنهان شده.

برای جلوگیری از هدر رفتن وقت‌مان باید از سخنان ابوبکر صدیق -رضی الله عنه- عبرت بگیریم. زمانی که مرگش نزدیک شد، عمر بن خطاب -رضی الله عنه- را فراخواند و به او وصیت کرد که از جمله این کلمات اینان میباشند: “برای خدا حقی در روز وجود دارد که در شب پذیرفته نمی‌شود و برای خدا حقی در شب وجود دارد که در روز پذیرفته نمی‌شود و نافله‌ای پذیرفته نمی‌شود تا فریضه انجام نشود.”

این کلمات را صدیق در گوش فاروقی که امانت را بعد از او به دوش خواهد گرفت، زمزمه کرد؛ بنابراین او باید در برنامه‌ریزی و سازماندهی وقتش بصیرت داشته باشد و اولویت‌هایش را تنظیم کند و اهدافش را بر اساس اهمیت آن‌ها مشخص کند و هر کاری را که به او محول شده در زمان مشخص خود انجام دهد. فریضه قبل از نافله و سنت و همین‌طور در سایر امور؛ برنامه‌ریزی مسلمان برای وقتش و سرمایه‌گذاری صحیح آن از مسائلی است که ابوبکر صدیق -رضی الله عنه- در حال احتضار به آن وصیت کرد، زیرا او به اهمیت وقت و ضرورت سرمایه‌گذاری آن آگاه بود؛ بنابراین، تأکید او بر سازماندهی صحیح آن آخرین چیزی بود که او گفت و این یک قاعده ارزشمند است که می‌توان آن را خلاصه کرد به اینکه:

مهم نیست که انسان در هر زمان کاری انجام دهد، بلکه مهم این است که کار مناسب را در زمان مناسب انجام دهد.

به همین دلیل امام ابن عقیل گفت: “برای من جایز نیست که ساعتی از عمرم را هدر دهم، پس اگر زبانم از مذاکره و مناظره و چشمانم از مطالعه باز بماند، در حال دراز کشیدن در بستر کارهایم را انجام خواهم داد و برنمی‌خیزم مگر اینکه چیزی را که می‌نویسم به دست آورده‌ام، من احساسم در حرص بر علم در دهه هشتم عمرم را شدیدتر از زمانی که بیست ساله بودم، میبینم.”

قرآن کریم به کسانی که در وقت خود کوتاهی می‌کنند، هشدار می‌دهد، کسانی که فرصت‌های کاری را از دست می‌دهند و در روز قیامت به خاطر این کوتاهی به حسرت و پشیمانی دچار می‌شوند. خداوند می‌فرماید: (يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الإنْسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّكْرَى *يَقُولُ يَالَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي)« آن روز است که انسان [کافر] پند می‌گیرد [و توبه می‌کند]؛ و [اما] این پند گرفتن، چه سودی برایش دارد؟ وی می‌گوید: «ای کاش [در دنیا] برای [این] زندگی‌ام [اعمال نیک، از] پیش فرستاده بودم!».

چرا اسلام ما را به سازماندهی و مدیریت زمان تشویق میکند؟

مسلمان در زندگی‌اش زمان و همه امور خود را به گونه‌ای منظم می‌سازد که دینش در این دنیا برای او مشخص کرده است، این مهم در موارد زیر تجلی می‌یابد:

  •  آبادانی صحیح و پاکی زمین.
  • فایده رساندن به مردم با خیر و صلاح.
  • محقق نمودن هدف خداوند از آفرینش ما و جهان، یعنی زندگی را به طور کامل برای خداوند و طبق اراده‌اش قرار دهیم.
  • حسن رهبری برای ملت‌ها و اقوام.
  • نشان دادن عظمت اسلام در شکل‌دهی به زندگی و فهم آن.
  • برقراری عدالت میان مردم نیازمند، با مدیریت و سازماندهی.

و شاعر به خوبی بیان کرده است:

الوقتُ أغلى من الياقوتِ والذهبِ ** ونحن نَخسرهُ فـي اللهوِ واللعبِ

وسوف نُسأل عنه عند خالقِنا ** يوم الحسابِ بذاك الموقفِ النّشبِ

نلهـو ونلعـبُ والأيامُ مدْبِرةٌ ** تجريْ سراعاً تُجِدُّ السيرَ في الهربِ!

زمان از یاقوت و طلا گرانبهاتر است ** و ما آن را در سرگرمی و بازی از دست می‌دهیم

و در روز حساب از آن در نزد خالق‌مان سؤال خواهد شد ** در آن روز سخت و دشوار

ما سرگرم و مشغولیم و روزها در حال گذرند ** به سرعت می‌گذرند و در ‌شتابند!

منابع

  • عبد الوهاب، علي، مقدمة في الإدارة.
  • عسكر، سمير أحمد، أصول الإدارة.
  • أبو شيخة، نادر أحمد، إدارة الوقت.
  • أبو غدة، عبد الفتاح، قيمة الزمن عند العلماء.
  • فتح الباري، ابن حجر العسقلاني.
  • إدارة الوقت من المنظور الإسلامي والإداري، د. خالد بن عبد الرحمن بن علي الجريسي.
  • الوقت في حياة المسلم للشيخ القرضاوي.

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین‌آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد، تأیید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبۀ تبلیغاتی داشته باشد، تأیید نخواهد شد.
  •  چنانچه از لینک سایر وب‌سایت‌ها یا وب‌سایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید، تأیید نخواهد شد.
  •  چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل یا آیدی تلگرام استفاده کرده باشید، تأیید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی‌ارتباط با موضوع مطرح شود، تأیید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *